«تقلید» به معناى پیروى و دنباله روى است و در اصطلاح فقهى «عمل کردن به آنچه مجتهد در مسائل شرعى فتوا مىدهد» گفته مىشود.
گفتنى
است؛ اگر چه واژه تقلید به معناى پیروى بدون چون و چرا، نزد افکار عمومى
پذیرش آن مشکل است، اما در آموزههاى فرهنگ اسلامى، مقلد کسى است که از
حاصل تلاش علمى مجتهد استفاده مىکند و مسئولیت درستى و نادرستى استنباط
احکام را بر عهده مجتهد مىگذارد و چه بسا کاربرد واژه «تقلید» برگرفته از
«قلاده» به معناى گردن بند، به گردن سپردن و عهده سپاری به این منظور باشد
سوال: چرا تقلید کنیم؟ فلسفه آن چیست؟
ذهنِ پرسشگر هر مسلمانى، در جستوجوى فلسفه احکام شرعى است. اهمیّت آگاهى از فلسفه تقلید، نسبت به دیگر احکام، بیشتر است؛ زیرا:
در
شریعت اسلام، واجبات و محرماتى وجود دارد که خداى حکیم، آنها را براى
سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع کرده است؛ واجبات و محرماتى که اگر انسان
آنها را اطاعت نکند، نه به سعادتِ مطلوب مىرسد و نه از عذاب سرپیچى از
آنها در امان مىماند.
براى شناخت احکام شرعى، آگاهىهاى فراوانى، از
جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع
روایات و آیات و دهها مسأله دیگر لازم است که آموختن آنها، نیازمند سالها
تلاش جدى است.
در چنین حالتى، مکلف خود را در برابر سه راه مىبیند:
نخست اینکه راه تحصیل این علم (اجتهاد) را در پیش گیرد؛
دوم اینکه در هر کارى آراى موجود را مطالعه کرده، به گونهاى عمل کند که طبق همه آرا عمل او صحیح باشد (احتیاط کند)؛
سوم اینکه از رأى کسى که این علوم را به طور کامل آموخته و در شناخت احکام شرعى کارشناس است، بهره جوید.
برای شناخت مجتهد اعلم (دانشمند ترین فرد در دانش فقه) سه راه تعیین شده است تا مردم به راحتی بتوانند از یکی از این راه ها مرجع تقلید مورد اطمینان خود را بشناسند و انتخاب کنند:
اول: آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
دوّم: آن که دو نفر عالمِ عادل که مىتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالمِ عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.
مقام معظم رهبری در پاسخ به این سؤال که، بعد از احراز صلاحیت مجتهدى براى مرجعیت تقلید به وسیله شهادت دو فرد عادل، آیا لازم است در این باره از اشخاص دیگر نیز تحقیق کنم؟، فرمودند:
شهادت دو فرد عادل و اهل خبره بر صلاحیت و جامع الشرائط بودن مجتهد براى جواز تقلید از او کافى است و تحقیق از افراد دیگر لازم نیست.[1]
سوم: آن که عدّهاى از اهل علم که مىتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا مىشود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند.[2] ،[3]
حال با توجه به این که شما مدتی است که تقلید می کنید، (اگرچه با راهنمائی یکی از ازافراد خانواده تان) اگر شخص مورد نظر، از افرادی است که توسط حوزه علمیه قم[4] (به عنوان افراد آگاه و عادل ) تأیید شده است و یا آن عضو خانواده تان با توجه به موارد بالا وی را انتخاب کرده است تقلید شما از ایشان اشکالی ندارد؛ خصوصا این که طبق نظر بعضی از مراجع محترم تقلید، عدول از فتوای مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر به احتیاط واجب جایز نیست.[5]
بله در صورتی که یقین دارید که مراحل ذکر شده طی نگردیده است و نسبت به صحت تقلید خود دچار تردید هستید، مطالعه سؤال 2077 (سایت: 2524)، نمایه: مجتهد اعلم و چگونگی عدول از غیر اعلم، برای شما راهگشا خواهد بود.
اما همین قدر لازم است بدانیم که اگر بیّنه شرعى بر اعلمیت مجتهد جامع الشرائط اقامه شود، تا زمانى که بیّنه شرعى دیگرى که معارض آن باشد پیدا نشود، آن بیّنه حجت شرعى است.
مقام معظم رهبری در پاسخ به این سؤال که: از تعدادى از علماء که خود مجتهد بودند، راجع به فرد اعلم سؤال شد. فرمودند که رجوع به فلان مجتهد دامت افاضاته باعث برائت ذمه مىگردد. آیا با آن که شخصاً اطلاع از اعلمیت آن مجتهد ندارم و یا در این باره شک دارم و یا اطمینان دارم که اعلم نیست، زیرا افراد دیگرى که با دلیل و بینه مشابه اعلمیت آنان ثابت شده است، وجود دارند، مىتوانم به گفته آنان اعتماد کرده و از آن مجتهد تقلید کنم؟
فرمودند: اگر بیّنه شرعى بر اعلمیت مجتهد جامع الشرائط اقامه شود، تا زمانى که بیّنه شرعى دیگرى که معارض آن باشد پیدا نشود، آن بیّنه حجت شرعى است و به آن اعتماد مىشود، اگر چه موجب حصول علم یا اطمینان نباشد، در این صورت جستجو از بیّنه معارض و احراز عدم وجود آن لازم نیست.[6]